جدول جو
جدول جو

معنی ابوعبدالله قاسم - جستجوی لغت در جدول جو

ابوعبدالله قاسم
ابن عبدالله بن ینّج، مکنی به ابوعبدالله. وی از ابوجعفر بن مغیث و جز او روایت دارد و از دانشمندان و هوشمندان است. در رمضان سال 498 هجری قمری در قرطبه وفات کرد و در ربض مدفون گشت. (الحلل السندسیه ج 2 ص 22)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(اَ عَ دِلْ لاه)
ناعم، مولی ام سلمه، تابعی است و یزید بن ابی حبیب از او روایت کند
لغت نامه دهخدا
(دِ سی ی)
حسین بن احمد بن محمد بن حبیب، مکنی به ابوعبدالله. از ابن مالک و ابن ماسی و ابوبکر معید و ابوالفضل زهری و جز ایشان روایت کند. ابن ماکولا گوید سماع هائی نیکو دارد که خود آنها را سروده است. خطیب گوید که وی روایاتی بدون اصل و مأخذ روایت میکرد اورا از این کار منع کردم و اصل آنها را از او خواستم، ولی وی از روش خود دست برنداشت، او را گفتم که اینجا در جامع منصور دیگر املاء روایت مکن مگر آنکه اصیل باشد. او جامع مزبور را ترک گفت و به جامع براثا رفت و برای رافضه املاء حدیث کرد، و ایشان را گفت که نواصب مرا از املاء فضائل اهل بیت منع کردند. وی در ذی قعده سال 446 هجری قمری وفات یافت. (الانساب سمعانی)
لغت نامه دهخدا
(اَ عَ دِلْ لاه)
قاسم بن نافع بن ابی بزه، از روات حدیث است
لغت نامه دهخدا